خاطرات و زندگی نامه شهید حاج احمد کاظمیشهید حاج احمد کاظمی

دری به بهشت ( خاطره ای از شهید کاظمی )

همراه سردار رفته بودیم اصفهان, مأموریت.
موقع بر گشتن , بردمان تخت فولاد.

به گلزار شهدا که رسیدیم ,گفت: بچه ها دوست دارین دری از درهای بهشت رو به شما نشون بدم؟
گفتیم : چی از این بهتر سردار !

کفش هایش را در آورد, وارد گلزار شد.

یکراست بردمان سر مزار شهید خرازی, گفت با یقین گفت: از این قبر مطهر دری به بهشت باز می شه .

نشستیم. موقع فاتحه خواندن, حال و هوای سردار تماشایی بود .

توی آن لحظه ها هیچکدام از ما نمیدانستیم که این حال و هوا ، حال و هوای پرواز است؛ به ده روز نکشید که

خبر آسمانی شدن خودش را هم شنیدیم .

وصیت کرده بود حتما کنار شهید خرازی دفنش کنند, دفنش هم کردند.

تازه آن روز فهمیدیم که بنا بوده از اینجا,  در دیگری هم به بهشت باز بشود !

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن