متن

  • تک پسر

    دانشجوی دکتری بود و چند روزی بود که سخت هوایی جبهه شده بود، اما در آن زمان زیاد تک پسرها را به جبهه نمی‌بردند، به دوستانش سپرده بود من فعلا پیگیر درسم هستم ولی اگر راهی جبهه شدید حتما به من خبر بدهید ولی کسی او را در جریان جبهه نمی‌گذاشت. اما خودش پیوسته پیگیر حرکات رزمندگان بود که مبادا از غافله عقب بماند. یکی از آن روز‌هایی که بچه‌ها راهی جبهه بودند به پادگان آمد و وقتی هم سوار اتوبوس شدند او هم سوار شد، ضربان قلبش به شدت در تپش بود و ناراحتی عجیبی عضلات صورتش را در هم کرده بود. با همان صدای لرزانش گفت: رفقا جبهه می‌روید؟ حتما عملیات شروع شده؟ یکی از رزمندگان گفت: نه فقط مقداری تدارکات برای رزمندگان دیگر می‌بریم ولی او باور نکرد و با قاطعیت رو به همه گفت: اگر مرا به عملیات نبرید فردای قیامت شکایت شما را به حضرت زهرا(س) می‌کنم بچه‎‌ها هم از ترس ناراحتی حضرت زهرا(س) او را با خود بردند ولی گویا خمپاره بیشتر با او رفیق بود…

    بیشتر بخوانید »
  • سفرنامه-آرزو به دل

    روز اول قدم‌هایی محکم و استوار بر می‌داشتیم، چون می‌دانستیم کجا می‌رویم. ساک‎ها در دست با مادرانمان حرکت می‌کردیم به سمت سالن؛ سالن جنت الشهدا. وارد سالن شدیم، سالن تقریبا شلوغ بود. بعضی‌ها را می‌دیدم که اشک می‌ریزند، نمی‌دانم این دانه‌های اشک در و گوهرند برای آخرت، یا برای جدایی ازمادر، شهر و…. نمی‌دانم وسایلمان را کنار ستون‌ها گذاشتیم و با کمک مسئولین ستون‌هایی تشکیل دادیم. نظامی ایستادن برایمان حس خوبی داشت. هر کدام از فرماندهان مشغول انجام دادن کاری بودند و از همه مهم‌تر مسول تدارکاتمان. با دیدن تجهیزاتی که کنار مسئول تدارکاتمان بود؛ به هم دیگر نگاه کردیم، لبخندی زدیم، شاید این لبخند برایمان معناها داشته باشد. با دیدن قمقمه‌ها یاد تشنگی رزمنده‌ها افتادیم و با خود گفتیم: «با این قمقمه‎ها که روپوش سبز تیره رنگ دارند و شبیه قمقمه‌های آن زمان است، آب می‌نوشیم به یاد سیدالشهدا (ع) و عاشقانش، هشت سال مقدسمان» نمی‌دانم شاید بچه‌ها با خود گفتند: «سلام بر لبان تشنه‌ات حسین جان، طلاییه، حضرت عباس، هویزه و شلمچه ما داریم می‌آییم، شهدا مثل خود…

    بیشتر بخوانید »
  • سلامم را برسان

    شهدای گمنام را به مسجد محل ما آورده بودند، مسجد شلوغ‌تد و معنوی‌تر از همیشه بود. به پیکر مطهر شهید نزدیک‌تر شدم و خودکارم را از کیفم خارج کردم و پیغامم را برای شهید نوشتم تا آن را به حضرت زهرا(س) برساند وقتی کارم تمام شد خواستم بیشتر برایش درد دل کنم که خانم خمیده‌ای دستش را بر سرشانه‌ام گذاشت و گفت: مادر برای من هم بر روی تابوت شهید می‌نویسی؟  گفتم: البته که بله. و او شروع به گفتن کرد و من شروع به نوشتن. او می‌گفت و من می‌نوشتم… «از عاقبت بخیری جوانان، از ترک اعتیاد جوانان، از ظهور حضرت حجت، از ایمان جوانان و هدایت آنها، از سلامتی بیماران، از بی‌خانه بودن بعضی‌ها، از گرفتاری همسایه‌هایش و از ……. »  تا اینکه رو به ایشان کردم و گفتم: مادر جان پس برای خودتان چه بنویسم؟ لبخندی زد و گفت: «تنها بگو سلام مرا به فرزند گمنامم برسانید…»    

    بیشتر بخوانید »
  • سَبک زندگی قرآنی۱۳۹۳/۸/۱۷

    موضوع جلسه: شُکر نعمت و شکرگزاری از خداوندِکریم -۱امام صادق(ع) میفرمایند: (مضمون حدیث) اگر خواستید شُکر یک نعمت خداوند را به طور کامل به جای بیاورید؛ بگویید: الحمدالله رب العالمین/ با این جمله تمام شکرِ زبانی را ادا کرده اید؛ -۲امام صادق(ع) میفرمایند: در هرنفسی که میکشید هزاران نعمت وجود دارد. -۳وقتی به مقام شُکر میرسیم که آن نعمت ما را به فکر شُکر از خداوند بیندازد. -۴در قرآن آمده؛ خداوند به حضرت داوود میفرمایند؛کسانی که اهل شُکر هستند؛ تعداد قلیلی دارند. -۵از بودن با شهداء و رفاقت آنان شُکر به جا بیاورید. -۶نعمت باید تثبیت شود؛ و به غیر از این، شُکر امکان پذیر نیست. -۷شُکر خداوند را به جا نیاوردن عذابی به همراه دارد:۱- نعمت از بنده گرفته میشود؛ – ۲نعمت در ما اثرش از بین میرود. مانند: نماز میخوانیم؛ ولی تاثیر آن را در خود حِس نمیکنیم./مال فراوان داریم؛ ولی بهره ایی از آن نمیبریم. -۸آنهایی که اهل شُکر نیستند؛ دلهایشان مُهر خورده است.(خَتَمَ اللَّهُ عَلىَ‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىَ‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلىَ أَبْصَرِهِمْ غِشَاوَهٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ/بقره۷)…

    بیشتر بخوانید »
  • سبک زندگی قرآنی۱۳۹۳/۹/۸

    موضوع جلسه: کسب معرفت اِنَّ اللّه َو مَلائِکتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبیِّ یا اَیُّها الّذینَ امَنُوا ﴿۵۶/ احزاب﴾ به درستی که خدای تعالی و فرشتگانِ او، درود می فرستند بر پیغمبرِ عالی مقدار. ای کسانی که گرویده اید به خدا و رسول! صلوات دهید بر او و سلام گویید بر وی، سلام گفتی (سلامی شایسته) معرفت یعنی؛ شبیه شدن/ کسب معرفت محبت به همراه دارد/ و به دنبال آن عشق حاصل میشود. به عنوان مثال میخواهیم نسبت به امام زمان(عج) معرفت کسب کنیم؛ باید خود را شبیه به ایشان کنیم. یعنی کارهایی را که ایشان انجام میدهند؛ ما نیز انجام دهیم. *بهره بردن از محبت، به میزان کسب معرفت است*. امام صادق(ع): صلوات با تکیه بر آیه ۵۶سوره احزاب(صَلّوا عَلیهِ و سَلِّمُوا تَسلیما) دو وجه درد؛ ۱_ صلوات ظاهری: لفظ گفتاری. ۲_ صلوات باطنی: اعمال مومن همانند پیامبر(ص) میگردد.  قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿/۳۱آل عمران﴾ بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان…

    بیشتر بخوانید »
  • سَبک زندگی قرآنی۱۳۹۳/۹/۱″

    موضوع جلسه: صداقت در عبادت خداوند نعمتی را به ما ارزانی میدهند؛ اگر باور داشته باشیم این نعمت از جانب پروردگار است. آن وقت هیچگاه به خود مغرور نمی شویم. به عنوان مثال: در کلاس درس، نمره های خوبی کسب می نماییم؛ اگر این ضریب هوشی را از نعمت های خداوند بدانیم. آنگاه دچار غرور نمیشویم. شُکرقلبی________شُکرزبانی________شُکر عملی(در راه خداوند) /هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی ویژگی شهداء و اهل بیت و اولیای الهی، صداقت در اعمال آنان بود. حرفی که از درون قلب بیرون آید؛ نور است.(شهید مرتضی مطهری( صداقت یعنی؛ ظاهر و باطن انسان یکی باشد. ان الله یعلم السر و اخفی!  اگر سخن آشکارا بگویی (یا مخفی کنی)، او اسرار -و حتی پنهان‏تر از آن- را نیز می‏داند!

    بیشتر بخوانید »
  • سبک زندگی قرآنی۱۳۹۳/۸/۲۴

    موضوع جلسه: برنامه ریزی و بهتر استفاده کردن از نعمت های خداوند مراتب شُکر و شکر گزاری: ۱-شُکر گزاری قلبی: آنچه در باطن و ندای درونی ما برای شکرگذاری از خداوند قرار دارد. -۲شُکر گزاری زبانی: آنچه ما از شُکر نعمت های خداوند به زبان می آوریم؛ الحمدالله رب العالمین… ۳-شکرگزاری عملی: آنچه در عمل برای استفاده بهتر از نعمت های خداوند استفاده میشود. شهداء از تمام وقت خود در شبانه روز بهترین بهره را میبردند؛ شهداء برنامه ریزی منظم و دقیق داشتند؛ این میشُد که مثلا/ یک نوجوان سیزده ساله تمام مراحل رسیدن به کمال را به راحتی طی مینمود. قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِی الشَّکورُ…/اندکی از بندگان من سپاسگذارند…. در قرآن آمده؛ قُتل الاِنسان ما اَکفره/ خداوند بِکُشد؛ انسان نا سپاس را زمان، نعمت خداوند میباشد؛ باید شُکرگزار آن باشیم. مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ۞سوره احزاب ؛ آبه ۲۳  از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند؛بعضی بر سر پیمان…

    بیشتر بخوانید »
  • کلاس سبک زندگی قرانی ۹۳/۸/۳

    تکامل همه ی انسان ها پله پله  و ارام ارام است ودر همین خصوص از حضرت رسول(ص) نقل شده است: برترین اعمال آن است که کم ولی با دوام باشد. شهدا نیز ارام ارام در این مسیر گام برداشتند تاسر انجام به تکامل رسیدند و اینک مرکب های راه تاریک زندگی ما شده اند و ما را به سوی کمال میبرند. *قرآن کریم ۴ گروه را عرش میداند: ۱٫پیامبران ۲٫شهدا ۳٫صالحین ۴٫صدیقین *قرآن کریم اهل بیت را پدران امت اسلامی می داند. -شهدا نیز پدران معنوی ما هستند و ترجمه صریح قرآن کریم بیان میکند این پدران بزرگوار مرکب راه نیز هستند.

    بیشتر بخوانید »
  • کلاس سبک زندگی قرانی ۹۳/۸/۳

    تکامل همه ی انسان ها پله پله  و ارام ارام است ودر همین خصوص از حضرت رسول(ص) نقل شده است: برترین اعمال آن است که کم ولی با دوام باشد. شهدا نیز ارام ارام در این مسیر گام برداشتند تاسر انجام به تکامل رسیدند و اینک مرکب های راه تاریک زندگی ما شده اند و ما را به سوی کمال میبرند. *قرآن کریم ۴ گروه را عرش میداند: ۱٫پیامبران ۲٫شهدا ۳٫صالحین ۴٫صدیقین *قرآن کریم اهل بیت را پدران امت اسلامی می داند. -شهدا نیز پدران معنوی ما هستند و ترجمه صریح قرآن کریم بیان میکند این پدران بزرگوار مرکب راه نیز هستند.

    بیشتر بخوانید »
  • جلسه سبک زندگی قرآنی-۱۳۹۳/۷/۲۷

    نکات نورانی از جلسه سَبک زندگی قرآنی/استاد موسوی *از آیت الله شاه آبادی؛ نقل است” ایشان میفرماید: صدقه موجب دور شدن شیطان میشود. چون ما میخواهیم کمال پیدا کنیم؛ و در راه خدا پا به گذاریم. رعایت حق الناس بسیار مهم است. حق الناس همانند زنجیری دست و پای ما را برای تقرب به سوی خداوند میبندد. سوال میپرسند؛ اگر ما به شخصی بدهکار بودیم؛ و از خاطرمان رفت؛ این بدهکاری، از گردن ما ساقت میشود؟ خیر/حق الناس را اگر یادمان رفت؛ مدیون هستیم به پرداختن آن. چرا حق الناس این همه مهم است؟ چون در عالم آخرت، همه به آن احتیاج دارند. خداوند میفرمایند: به عزت و جلالم قسم، از حق الناس نمیگذرم. حق الناس بر نوع است: ۱-مالی ۲-آبرویی *مالی: بدهکاری که به شخصی چه از روی اختیار و چه بدون اختیار بر گردنمان قرار گرفته است. *آبرویی: حرمت مومن، از کعبه بالاتر است.(امام کاظم ع) اگر کسی با حرمت کسی بازی کند؛ از ولایت خدا خارج شده و به ولایت شیطان ملحق میشود. و شیطان نیز او را…

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن