اخباراسلایدرخاطرات و زندگی نامه شهید مدافع حرم محسن حججیشهید مدافع حرم محسن حججیعکس شهید مدافع حرم محسن حججی

دیدار همسر شهید با خانواده شهید مدافع حرم روح الله کافی زاده

”اولین دیدار از سلسله دیدار های خانواده ی شهید محسن حججی با خانواده های شهدای مدافع حرم شهرستان نجف آباد“
(شهدای اعزامی از لشکر هشت نجف اشرف)

“دیدار با خانواده ی گرانقدر شهید روح الله کافی زاده”
در ابتدای این دیدار، همسر محترم شهید کافی زاده از حس و حال خود هنگام دریافت خبر اسارت و شهادت شهید حججی گفت، اینکه تمامی مراسم های شهید محسن حججی را با دل و جان شرکت کرده است.
به گفته ی همسر شهید کافی زاده، شهید حججی حضور فعالی در مراسمات مربوط به شهدای مدافع حرم داشتند، و شوقی وصف نشدنی برای شهادت.

ایشان از خاطره ی دیدار شهید حججی و فرزندش در مراسم شیرخوارگان حسینی گفتند و خوشحالی شان از بازگشت شهید حججی از سوریه، و خرسندی از اینکه شهید حججی قبل از شهادتشان، فرزندش علی را دید. 
همسر شهید کافی زاده از عدم شناخت و عدم استفاده از وجود شهید حججی تاسف خوردند.
همچنین از حس و حال فرزندانش پس از شهادت شهید حججی، و انتظار آنها برای بازگشت شهید گفتند و اینکه تفریح فرزندانش پناه بردن به موکب های برپا شده برای شهید حججی است.
بنظر ایشان شهادت شهید حججی دل یک جهان را لرزاند،شهادتی که نصیب هرکس نمیشود.
همسر شهید با ابراز همدردی خود با خانواده شهید حججی فرمودند: اخبار و منابع ناموثق فقط باعث آزردگی خانواده شهید شده و سختی انتظار را چندین برابر میکنند.

در ادامه ی این دیدار ، همسر شهید درباره ی شهید کافی زاده صحبت کردند.

به گفته ی همسر شهید، شهید روح الله کافی زاده حتی تا چندی پیش عنوان شهید مدافع حرم را نداشتند، نظر بر آن بوده که ایشان زایر شهید هستند.
اما با پیگیری های شخصی و خانوادگی تقاضا شده که بر قبر این بزرگوار،عنوان شهید مدافع حرم حک شود. زیرا واقعا ایشان برای دفاع از حرم رفتند، اما چون جزء شهدای اولیه ی مدافع حرم بودند،بازخوردها در آن زمان نسبت به الان کمتر بوده و شهدا کمی مورد کم لطفی قرار میگرفتند، گرچه شهدا همواره جایگاه رفیع خودشان را داشته اند،ولی اوایل به اندازه ی الان جایگاه مدافعین حرم شناخته شده نبوده.
همسر شهید از افزایش بصیرت مردم نسبت به جایگاه والای شهدای مدافع حرم،ابراز خرسندی کردند.
گرچه بنظر ایشان، این امور دنیوی فقط برای تسلای خاطر بازماندگان شهداست و آنها در هر صورت همواره جایگاه رفیع خود را دارند.

همسر شهید با بیان اینکه در حال حاضر، امنیت با وجود ولایت و خون گرانبها و بی منت شهدا، سایه گستر این کشور است؛ خارج شدن از خط شهدا را بی انصافی وتوهین به خون این بزرگواران دانست.
ایشان در ادامه فرمود: اگر شهدا و خون مبارکشان ما را تکان ندهد، دیگر چه چیزی می تواند ما را تکان بدهد؟ دلمان باید به حال خودمان بسوزد.

به گفته ایشان،حسین مهدی، ۱۱ساله و اسما؛ فرزندان شهید کافی زاده، خانه را پر از عکس شهید حججی کرده اند و در کنار عکس پدر بزرگوارشان، عکس شهید حججی را قرار داده اند و همیشه میگویند: شهدا باید جلوی چشم ما باشند و بر ما واجب است پیرو راه ایشان باشیم.
همسر شهید در ادامه از خصوصیات بارز شهید کافی زاده گفتند.
به گفته ی ایشان، شهید کافی زاده همیشه یک جمله ی معروفی داشتند و همیشه میگفتند: با خدا باشید ، خداوند کفایت میکند.
همسر شهید، زندگی مشترکشان را اینگونه توصیف کردند:
اوایل زندگی کمی دستمان تنگ بود، با تکرار این جمله بعضی ها با حالت تمسخر به ایشان میگفتند: بنشین تا خدا برایت بفرستد و زندگیت را بسازد!
ولی ایشان لبخند میزدند و میگفتند: خدا کمک میکند.
بنده درطول زندگی با ایشان به عینه عنایات خداوند را دیدم. نعمت های خداوند به واسطه ی توکل، بغیر الحساب است.
خیلی از صحبت هایشان را بعد از شهادتشان بیشتر احساس میکردم.
ایشان نماز شبشان ترک نمیشد و این اواخر، قبل ازشهادت، مناجات های طولانی تری داشتند و آخر هم همین نمازها او را به آرزویش رساند.
دل ایشان بسیار بزرگ بود درطول زندگی هیچ گاه ندیدم کینه ازکسی بدل بگیرد.
حتی در زمانی که امکانات اندکی داشتیم عاشق مهمان بودند و همیشه به بهترین شکل مهمان نوازی میکردند،
پدر و مادرشان را عاشقانه دوست داشتند و درباره ی ایشان همیشه میگفتند: الهی من روی دنیا نباشم و نبینم که پدر و مادر از پیشمان بروند.

پیرامون زمان شهادت شهید، ایشان فرمودند:
ما همیشه میدیدم که شهید کافی زاده اخبار سوریه را مدام دنبال میکنند، ولی هیچ گاه نمیدانستیم که در دلشان چه میگذرد و چگونه شهادت را با همه ی وجود، طلب میکنند.
تاریخ شهادتش دقیقا ۱۳۹۲/۲/۱۷ بود.
او نوزدهمین شهید مدافع حرم ایران بودند.
من با تمام وجود،او را به حضرت زینب سپردم.
شهید درسال ۸۸ قبل از وقوع شهادتشان، تصادف بسیار سختی کردند، به طوری که پوست سر، و قسمتی از گوش ایشان جدا شد و زنده ماندن ایشان، معجزه ای بیش نبود.
در واقع باید بگویم که ایشان از جانب خداوند برای شهادت منتخب شده بود خداوند حافظ او بود تا زمان شهادتش.
شهید حججی را هم خدا نگه داشت و آنگاه که زمانش بود، همچون امام حسین سرنوشت عاشورایی برایش رقم زد.

در ادامه ی دیدار ، اسما خانم ؛ دختر بزرگوار شهید، درمورد خبر شهادت پدرشان، گفتند :
روز  ۹۲/۲/۱۷ روز تولد من بود.
از مدرسه که برگشتم، دیدم منزل شلوغ است.
پدرم روز پانزدهم اردیبهشت،به شهادت رسیده بود، ولی خبر شهادتش همزمان با تشییع، در روز هفدهم به مادرم اطلاع داده شده بود.
اول گمان کردم یک تولد بزرگ برایم گرفته اند، اما وقتی ازدحام جمعیت را دیدم کم کم متوجه شهادت پدرم شدم.
هیچ گاه روز تولدم از خاطرم نمیرود.

همسر شهید در انتهاى دیدار، از نقطه ی اشتراک شهید کافی زاده و شهید حججی گفتند:
بنده وقتی شنیدم که شهید حججی شیفته و تربیت یافته ی مکتب سردار گرانقدر، شهید حاج احمد کاظمی بودند، اشک هایم جاری شد.
چون زمان شهادت شهید کاظمی تا ده روز، شهید کافی زاده غم زده و گریان بودند و با هیچ کس حرف نمیزدند.
شهید کافی زاده عاشق این بودند که یک بار دیگر، شهید کاظمی را ببیند، چون وقتی شهید کاظمی به پادگان شهید کافی زاده رفته بود، ایشان مرخصی بودند و همیشه حسرت آن دیدار را داشتند.
حال و هوای ایشان در زمان شهادت حاج احمد، مثل کسی بود که عزیزی از دست داده و بسیار بی تاب بودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن