دستهبندی نشده
مدیریت و فرماندهی شهید کاظمی خاطرات, دوران بعد از دفاع مقدس
بزرگترين تنبيه براي نيروها و مسئولان، نارضايتي حاجي و بهترين تشويق براي آنها، لبخند رضايتش بود؛ اگرچه خيلي دير از کاري ابراز رضايت ميکرد.
بزرگترین تنبیه برای نیروها و مسئولان، نارضایتی حاجی و بهترین تشویق برای آنها، لبخند رضایتش بود؛ اگرچه خیلی دیر از کاری ابراز رضایت میکرد. همه میدانستند در تخلفها با کسی عقد برادری نبسته است و هیچکس حاشیه امنی در تخلفات نداشت. در یک کلام، کسی میتوانست در برابر او دوام بیاورد که بسیار منضبط جدی و مصمم و متعهد و مطیع باشد.
تشویق، توجه و تقدیرش، لذت دنیا را داشت. همین که کسی میفهمید، حاجی او را زیر نظر دارد و از کارش رضایت دارد، برایش بس بود.
کسی را سراغ ندارم که مدتی زیر دست حاج احمد کاظمی بوده باشد، (حتی با چند واسطه) و به این زیردستی افتخار نکند، حتی اگر مورد تنبیه واقع شده باشد.
- این استحکام اراده، قاطعیت و جدیتش درحالی بود که، او مجسمهی خلوص و تواضع بود. خاکی بودنش انسان را به تحیر وا میداشت. او بهسوی شهادت رفت، اما شخصیت او بهسوی قشر عظیمی از جوانان آمد تا او را بشناسند و خود را به او نزدیک کنند.